سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آینه

رو می کنم به آینه، رو به خودم داد می زنم
ببین چقدر حقیر شده اوج بلند بودنم

رو می کنم به آینه، من جای آینه می شکنم
رو به خودم داد می زنم این آینه ست یا که منم!!؟

من و ما کم شده ایم، خسته از هم شده ایم
بنده ی خاک، خاکِ ناپاک ،خالی از معنای آدم شده ایم

دنیا همون بوده و هست ،حقارت از ما و منه
وگرنه پیشِ کائنات  زمین مثل یه ارزنه

زمین بزرگ و باز نیست ،دنیای رمز و راز نیست
به هر طرف رو می کنم ،راهِ رهایی باز نیست


من و ما کم شده ایم ،خسته از هم شده ایم...
بنده ی خاک، خاکِ نا پاک ،خالی از معنای آدم شده ایم

دنیا کوچک تر از اونه که ما تصور می کنیم
فقط با یک عکس بزرگ ،چشمامونو پُر می کنیم

به روز ما چی اومده ،من و تو خیلی کم شدیم
پاییز چقدر سنگینی داشت که مثل ساقه خم شدیم


من و ما کم شده ایم ،خسته از هم شده ایم
بنده ی  خاک، خاکِ ناپاک ،خالی از معنای آدم شده ایم


رو می کنم به آینه،رو به خودم داد می زنم
ببین چقدر حقیر شده اوج بلند بودنم

رو می کنم به آینه ،من جای آینه می شکنم
رو به خودم داد می زنم این آینه ست یا که منم!!؟

رو می کنم به آینه...





تاریخ : شنبه 88/7/25 | 1:24 عصر | نگارنده : بی خواب | نظرات مرتبط با مطلب ()

ایران

الهی به امید تو
---
یه نفس عمیق می کشیم و تن و بدنمون رو چرب می کنیم و خودمون رو برای هر پیامدی! آماده می کنیم و شروع می کنیم به آپ کردن.
---
این روزا خیلی پیش میاد که پیش خودم بگم ای کاش خرداد امسال اصلا انتخاباتی وجود نداشت و مثلا موعد انتخابات که سر می رسید طی یک اعلامیه ی رسمی می گفتن که: ملت شهید پرور و عزیز و سربلند و ... (شما جای این سه نقطه از هر مدل و هر تعداد که خواستی هندونه قرار بده) ایران! از این پس، طی این بیانیه آقای ایکس (یا آقای ایگرگ،فرق چندانی نداره) به مدت چهار سال در مقام ریاست جمهوری! این مملکت در خدمت شما مردم ... (با چند تا دیگه از اون هندونه ها لازمه) می باشد و الخ...
می دونید در قبال به هیـــــــــــچ فرض گرفتن شعور ملت چه منافعی که عاید مردم نمی شد؟!
یعنی بعد از این همه جریاناتی که پیش اومد و همه هم در جریانشن من باید دوباره اونا رو ذکر کنم؟

حداقلش این بود که توی هر روز و هر مناسبتی شاهد رژه و اردوکشی نظامی ها (و شبه نظامی ها!) به این سمت و اون سمت مملکت و شهرمون نبودیم و انواع اقسام چماق و وسایل جد و آباد جلوی چشم آوردن و ... رو به چشم نمی دیدیم.
حداقلش این بود که بی هر بهونه و با هر بهونه ای شبکه ی تلفن همراهمون قطع نمی شد و از زندگی ساقط نمی شدیم.
حداقلش این بود که یه ابله فرصت اینو پیدا نمی کرد که بدون هیچ مدرک و سندی مدعی تجاوز بشه که هنوزم که هنوزه رسانه های غربی مثل پیراهن عثمان نگه اش داشتن و مثل پتک توی سرمون می کوبونن.
حداقلش این بود که اینقدر خون ریخته نمی شد.
حداقلش...
حداقلش...
---
به تازگی حجم پارازیت ماهواره ها به حدی شده که توی اکثر مناطق تهران 80% ماهواره های فارسی زبان (اعم از سیاسی و غیر سیاسی) به کل قطع شدن.
از ابعاد مختلفی می شه این مساله رو بررسی کرد.
اولین بُعد این مساله بُعد پزشکی اونه که توی چند تا مقاله خوندم امواج ماکروویوی که برای ارسال این پارازیت ها می فرستن به قدری قوی و خطرناکه که روی قوه ی بارداری آقایون تاثیر منفی می ذاره.
تا حدی این امواج قوی هستن که LNB چند تا از همسایه های خودمون کلا سوخته! سوختنش اصلا مهم نیست،بحث ما قدرت و شدت این امواجه.
علاوه بر اون، هزینه ی ارسال این پارازیت ها بسیار بالاست.تا حدی که طی یه ساعات خاص از شبانه روز دستگاه های پرازیت انداز رو خاموش می کنن.هزینه های خرید این دستگاه ها که بماند.
باز حرف اصلی من اینا نیست.من می گم سیستم و نظامی که یه تلویزیون کاملا دولتی تحت اختیارشه و ابزار اشاعه ی فرهنگ رو به طور محض در اختیار داره چطور برای حل مساله ی رسانه های خارجی میاد و صورت مساله رو پاک می کنه؟
تا کی و چطور می شه گوش و چشم مردم رو به زور بست و اونا رو توی یه فضای ایزوله و خفه قرار داد؟
چرا نباید اونقدر قدرت رسانه های داخلی رو قوی کرد و اونقدر مسائل رو شفاف کرد که خود همین مردم با مقایسه ی اخبار شبکه ها و نهادهای به واقع بدخواه، بتونن تشخیص بدن که درست همونیه که خودی می گه نه اونی که نخودی می گه.
چرا نباید با آموزش،تقویت فضای اعتماد،فرهنگ سازی و شفافیت، قدرت آنالیز و تصمیم گیری ملت رو بالا برد؟
این خفقان تا کی می تونه ادامه پیدا بکنه؟
این پارازیت ها و این فیلترها و این توقیف ها یعنی بالا بردن دست تسلیم در برابر قدرت رسانه های عموما غربی و بدخواه.
----
اون چیزی که طی این مدت مشاهده کردم این بود که اونایی که مخالف آقای احمدی نژاد هستن به واقع احساس شدیدا بدی به ایشون دارن و خیییییلی ها که به اشخاصی غیر از آقای احمدی نژاد رای دادن فقط برای تنفری که از ایشون دارن این کارو کردن.
منظور این که اکثر اونایی که به آقای احمدی نژاد رای ندادن به هیچ وجه نسبت به ایشون حالت خنثی ندارن و اصلا تاب و تحمل ایشونو ندارن.
حالا این که این احساس از کجا و چرا سرچشه گرفته و طی این چهار سال چه به سر این حداقل 13میلیون و باقی ملت میاد رو خدا می دونه و بس.
----
از اوضاع اقتصادی هم چیزی نگم بهتره.
از قرار معلوم آمار و ارقام و نمودارها بهتر از دنیای واقعیت گویای حقایق هستن!
قطع به یقین دکتر احمدی نژاد که داعیه ی کارشناس ارشدمسائل اقتصادی  بودن رو دارن بهتر از هر کس دیگه ای می دونن که اقتصاد مملکت از دوران غار نشینی مردمان ایران تا به الان، بهتر و محشرتر از وضع کنونی نبوده!
 (راستی یه سوال: آقای احمدی نژاد مدرک کارشناسی،کارشناسی ارشد و دکتراشون توی چه رشته هایی بوده و ایشون طبق چه مدرک آکادمیکی به درجه ی کارشناسی ارشد اقتصاد نائل شدن؟!!)
---
و این داستان همچنان ادامه داره و این ادامه نمی دونم تا به کجاست و به کجا ختم می شه.
ولی خیلی دوست دارم بررسی مورخین مثلا 300سال آینده رو از فضای کنونی کشور و جهان رو بدونم.
از اقبال بد ما،دوران تولد،رشد،بلوغ و وارد اجتماع و حرفه شدن و وارد زندگی شدن ما هم دقیقا مصادف شده با دوران جنگ8ساله،دوران پس از جنگ،عصر پوست اندازی،عصر فقر شدید فرهنگی و غنای فساد،عصر رکورد بی سابقه ی اقتصاد جهانی و در کل عصر سیر صعودی تا سقوط...

----------------------------------------
وطن،نام تو نام نامداران
همه فصل تو بادا نوبهاران
وطن،سبزی،سفیدی،سرخ گونی
مبادا دشمنت را جز زبونی
-------------------------------------
الهم عجل لولیک الفرج...





تاریخ : شنبه 88/7/18 | 10:26 عصر | نگارنده : بی خواب | نظرات مرتبط با مطلب ()
       

.: Weblog Themes By BlackSkin :.